سریال Community یک اثر کمدی شاخص است که از سال 2009 تا 2015 پخش شده است و هواداران بسیاری دارد. اگر تا به حال این سریال را ندیده اید و در حال تحقیق در مورد آن هستید، این مقاله مخصوص شماست. با ما همراه باشید.
فهرست مطالب
داستان سریال Community
همه چیز از جایی شروع میشود که مدرک جف وینگر باطل میشود و او مجبور است برای گرفتن مدرک دوباره شروع به تحصیل کند. انتخاب او برای این کار کالج گرین دیل است. این کالج یکی از گوناگون ترین فرهنگهای منطقه را در خود جای داده است. به اصطلاح خودمانی میتوان گفت همه جور آدمی در این اجتماع پیدا میشود.
در همین اوضاع و احوال است که جف به یکی از همکلاسی هایش علاقمند میشود. تمام تلاشهای اولیه جف برای وقت گذراندن با بریتا به در بسته میخورد و او مجبور میشود یک Community برای مطالعه تشکیل دهد. این اجتماع با اضافه شدن دوستان بریتا بزرگتر میشود.
اگر به دنبال سریال های شبیه Community هستید، حتما صفحهی بهترین سریال های کمدی را ببینید.
فضای سریال
اگر بخواهیم فضای سریال را بیشتر توضیح دهیم، باید بگوییم که Greendale یک اجتماع از فریک هاست. کسانی که اقلیتهای جامعه را تشکیل میدهند در این دانشگاه دور هم جمع شده اند؛ خواه این اقلیت ها سیاسی باشند یا اجتماعی. البته گرفتن مدرک از این دانشگاه هم کار سختی نیست. شاید به همین خاطر است که دانشجویان زیادی دارد.
تلاشهای جف برای تحت تاثیر قرار دادن بریتا در فصل اول بسیار پر رنگ است. جمع شدن دوستان او در کنار هم نیز موقعیتهای زیادی برای شوخی به وجود میآورد. این شوخی ها رفته رفته افراد گروه را به هم نزدیک تر میکند تا سریال رفته رفته شیرین تر و دلچسب تر شود.
امتیازات و افتخارات سریال اجتماع
سریال Community جزو محبوب ترین سریال های کمدی در آمریکا به شمار میرود که حتی ظهور سریالهای جدید هم نتوانسته اند قدرت آن را کمرنگ کنند. این سریال نامزد دریافت 4 جایزه امی، 10 جایزه منتقدین و 6 جایزه Sattelite awards شده است که سهمش از هر کدام از آنها 1 پیروزی بوده است.
این سریال جزو مجموعههاییست که بعد از گذشت نزدیک به 10 سال هنوز هم بینندگان خود را دارد و هنوز میتوان آن را آنلاین تماشا کرد. امتیاز این سریال در Imdb به 8.5 و در راتن تومیتوز به 88 رسیده است.
اگر به ژانر طنز علاقه دارید، لیست بهترین مینی سریال های کمدی را ببینید.
نقد سریال Community
سریال کامیتونیتی از یک فرمول قدیمی برای هنرنمایی استفاده کرده است. فرمولی که همه ما چندین بار آن را دیده ایم و اتفاقا با آن رابطه خوبی هم داریم. یک مجموعه از کاراکترها که اتفاقا به تنهایی هم عجیب و غریب هستند، در کنار هم قرار میگیرند و زندگی نه چندان معمولی خود را پیش میبرند. همه چیز تا اینجای کار بسیار روشن، ساده و شاید دوست داشتنی است. تکرار یک الگو که با بازیگرانی مناسب، موفقیت سریال را تضمین میکند.
نقدهای منتقدین هم در فصلهای اول در مورد سریال Community بسیار مثبت است. اکثرا مخاطبان با کاراکترها به خوبی ارتباط برقرار میکنند و آنها را قابل لمس میدانند. البته تلاش شده است که این صمیمیت و باورپذیری در کل سریال جاری باشد؛ تلاشی که چندان موفقیت آمیز نبوده است.
بارزترین نمونه این شکست را میتوان در فصل چهارم دید. جایی که دن هارمون، سازنده سریال، از شبکه NBC اخراج شد. پایین آمدن کیفیت سریال از همان قسمتهای اول فصل چهارم مشخص بود و منتقدین هم هیچ تعارفی با سازندگان جدید نداشتند. همین که فصل چهارم، بدترین فصل سریال کامیونیتی نام گرفت.
سریال Community بالا و پایینهای زیادی داشت اما ایده اولیه آن بسیار ناب و دوست داشتنی بود. کامیونیتی چیزی بود که میتوانستید در اوج عصبانیت ببینید و باعث شود کم کم آرام شوید. رشد کاراکترها در طول داستان قابل لمس بود و قرار نبود ناگهان همه چیز رمانتیک شود. اینجا خبری از کاراکترهایی مثل ریچل نیست که پسرهای گروه، نفری 1 دور عاشقش شوند یا تد موزبی نداریم که 9 فصل منتظر یک کاراکتر خشک و نچسب بماند و پایان سریال را مضحک کند.
روابط سریال کامیونیتی روی کاراکترها جلو میرود و این بسیار نادر و ارزشمند است. امروزه کمتر سریال طنزی را میبینید که حول محور عشق و عاشقی شکل نگیرد و با همان ریتم جلو نرود. از طرفی گوناگونی نژادی این سریال تحمیل شده نیست. در این سریال میتوانید همه رقم انسان را ببینید و مطمئن باشید که سزاوار بازی در نقشها هستند. آنها آنجا هستند چون بازیگران خوبی هستند، نه به خاطر سیاه، زرد یا همجنسگرا بودن. (چیزی که نتفلیکس قطعا باید آن را درک کند.)
یکی دیگر از سریال های خاص کمدی Fleabag است. در نقد سریال فلیبگ بیشتر با این اثر آشنا شوید.
نکات جالب در مورد سریال Community
با وجود این که سریال کامیونیتی یک سیتکام است نکات جالب زیادی در خود دارد برای مثال:
- سریال Community بر اساس یک اقتباس از زندگی شخصی دن هارمون ساخته شده است. کاراکترهای سریال هم بر اساس کسانی ساخته شده است که هارمون با آنها در کالج رفت و آمد داشته است.
- در یکی از قسمتهای سریال که بعدها به گیف تبدیل شد، در صحنه هات داگ خریدن عابد، یک زن در حال پاک کردن دهن خود از یک در خارج میشود. مدت کوتاهی بعد یک مرد در حال بستن زیپ شلوارش از همان در خارج میشود. این سکانس که در فیلمنامه برنامه ریزی نشده بود، بعدها تبدیل به یک شوخی رایج در مورد کامیونیتی شد.
- کاراکتر عابد از روی یک شخصیت واقعی به همین نام ساخته شده است.
- جای پوسترهای اتاق عابد در هر قسمت با هم عوض میشوند.
- این سریال 2 قسمت را برای تیکه پراندن به گیم آف ترونز و دکتر Who دارد.
بعد مدت ها با این سریال خندیدم. حیف که خیلی کشش دادن. من 2 فصلش رو دیدم اما فکر نمیکنم بتونه تا آخرای سریال این کیفیت رو حفظ کنه. امیدوارم مثل بیگ بنگ نشه.