معرفی و نقد سریال سرگذشت ندیمه با دیالوگ‌ها + لینک

نقد سریال سرگذشت ندیمه

در سال 2017 سریال‌های بسیار خوبی اکران شد که سرگذشت ندیمه یا handmaid’s tale هم یکی از آن‌ها بود. شرایط حاکم بر این سریال و نوع نگرش آن به رویدادها باعث شد تا این سریال در ایران طرفداران زیادی داشته باشد. در ادامه با نقد سریال سرگذشت ندیمه همراه ما باشید تا چرخی در کوچه پس کوچه های گیلیاد بزنیم.

معرفی سریال سرگذشت ندیمه

سریال Handmaid’s tale یک اثر اقتباسی از کتابی به همین نام، نوشته‌ی مارگارت اتوود است که فصل اول آن در سال 2017 از شبکه هولو پخش شد. در حال حاضر 5 فصل از این سریال پخش شده است و سازنده سریال خبر از تمدید آن برای فصل 6 داده است. سرگذشت ندیمه یک موفقیت برای کارگردانش، بروس میلر، به حساب می‌آید و فصل اول آن توانسته برنده 4 جایزه امی شود. موفقیت‌های این سریال در سال‌های بعد هم ادامه داشت. برای مثال این سریال در سال 2021 نامزد دریافت جایزه امی در 21 زمینه بوده است.

فصل اول این سریال با 10 قسمت، فصل‌های دوم و سوم آن با 13 قسمت و فصل‌های چهارم و پنجم با 10 قسمت 60 دقیقه‌ای از هولو و دیزنی پلاس قابل پخش هستند. از بازیگران سرشناس این سریال می‌توان به الیزابت ماس (جون آزبورن) که نقش اصلی داستان است و آنه دوود (خاله لیدیا) که بینندگان سریال Leftovers آن را در نقش پتی می‌شناسند اشاره کرد.

دیالوگ های سریال سرگذشت ندیمه

دیالوگ لاتین سرگذشت ندیمه
  • تقصیر خودشونه. اگه نمی‌خواستن مثل یه لشکر باشیم نباید به ما یونیفرم می‌دادن!
  • عشق صبوره، عشق مهربونه!
  • هر عشقی یه تراژدیه. فقط باید به حد کافی صبر کنی!
  • بهتر همیشه برای همه بهتر نیست.معنیش اینه که برای یه عده بد تره.
  • ما فکر می‌کردیم که مشکلات زیادی داریم. از کجا باید می‌دونستیم که اون زمان خوشحالیم؟
  • نمی‌تونی انتخاب کنی که چه احساسی داشته باشی اما می‌تونی انتخاب کنی که چه رفتاری بکنی.
  • آزادی 2 توعه. آزادی از و آزادی به. تو روزهای آشوب دنبال آزادی به بودیم و الان دنبال آزادی از ایم. هیچوقت فکر نکن کم ارزشه!
  • تو فقط به کسی حسادت می‌کنی که چیزی داشته باشه؛ چیزی که فکر کنی باید مال تو می‌شد.
  • وقتی به گذشته فکر می‌کنی فقط چیزای قشنگش رو به یاد میاری. ما می‌خوایم باور کنیم که همش همونطور بوده!
  • من دلم می‌خواد قبل از مردن یه‌کم وقت داشته باشم تا کارام رو روبراه کنم.

داستان Handmaid’s tale

فضای سریال و رنگ بندی آن از همان لحظات اول به شما نشان می‌دهد که با یک اثر تراژدیک طرف هستید. داستان به گونه‌ای روایت می‌شود که از همان ابتدا متوجه خفقان شدید حاکم بر کاراکترها می‌شوید و نیازی به خواندن نقد سریال سرگذشت ندیمه برای فهمیدن آن نیست. سیستم حاکم بر جامعه یک دیکتاتوری مذهبی و توتالیتر تمام عیار است که توانسته است به خاطر عدم آگاهی مردم به قدرت برسد.

همه گیر شدن ناباروری، شیوع همجنسگرایی و در نتیجه کاهش زاد و ولد باعث شده است تا یک فرقه به نام پسران یعقوب که مسیحی پروتستان هستند قدرت را در ایالت ماساچوست به دست بگیرند. این فرقه از زنانی که توانایی زاد و ولد دارند به عنوان برده‌های جنسی استفاده می‌کند و آن‌ها را به اربابان ثروتمند می‌فروشند. آن‌ها برای مشروعیت بخشیدن به این کار خود، زنان را ندیمه خطاب می‌کنند.

سریال سرگذشت ندیمه روایتگر زندگی یکی از همین ندیمه‌ها به اسم جون آزبورن است که حالا آفرد (Offred) نامیده می‌شود. زنان بعد از ندیمگی همه چیز خود را از دست می‌دهند؛ حتی نام اصلی خود را. نام ندیمگی آن‌ها هم تابعی از نام صاحب آن‌هاست. همانطور که نام کاراکتر اصلی داستان از جون به of Fred تغییر کرده، ندیمه‌های دیگری را هم می‌بینید که نام‌هایی مثل of Glen یا of Warren دارند.

زنان در ابتدای به قدرت رسیدن حکومت گیلیاد، تلاش کردند تا با آن‌ها مقابله کنند اما تظاهرات آن‌ها با تیراندازی و انفجار شدیدا سرکوب شد. با سرکوب شدن اعتراضات آن‌ها، زندگیشان به ناگاه زیر و رو شد. تنها چیزی که برای آن‌ها باقی ماند، خاطراتی بودند که در قالب فلش بک‌ها در سریال می‌بینیم.

خفقان حاکم بر جامعه نشان دهنده‌ی قدرت گیلیاد که توانسته است با سو استفاده از اسم مسیحیت برای کارهای خود دلیل تراشی کند. حکومتی که فقط از ظاهر دینی است و در عمل از هیچ کدام از اصول مسیحیت پیروی نمی‌کند.

بیننده از ابتدای داستان با آفرد همراه می‌شود و شرایط زندگی او در گیلیاد را از چشم خود او می‌بیند. ترکیب کارگردانی و فیلمبرداری خوب این سریال باعث شده است تا تمام احساسات آفرد را لمس کنید؛ حقارتی که در لحظه لحظه زندگی او جریان دارد، خفقانی که همیشه روی زندگی اش سنگینی می‌کند و خشم سرکوب شده اش به خاطر پایمال شدن حقوق انسانیش.

شاید برای شما جالب باشد: نقد سریال مستر ربات

نقد سریال سرگذشت ندیمه

سرگذشت ندیمه یک سریال خشن اما باورپذیر است. شاید بتوان آن را با یک کابوس طولانی مقایسه کرد. کارهایی که دولت برای حقظ قدرت و ایجاد جو سنگین ایجاد می‌کند، احساس استرس شدیدی به مخاطب می‌دهد. این استرس در تمام طول سریال در جریان است و قاب بندی فیلم همیشه به گونه ایست که حداکثر احساس ممکن را به بینندگان منتقل کند.

شاید دوست داشته باشید: بهترین فیلم های آخرالزمانی

رنگ‌های استفاده شده در سریال به شکلی نمادین به کار رفته اند. رنگ غالب در بیشتر صحنه‌ها آبی تیره است که احساس خفگی و دلمردگی را به خوبی منتقل می‌کند. رنگ لباس‌ها هم به خوبی انتخاب شده است. ندیمه‌هایی که با لباس‌های قرمز و سربندهایی سفید در شهر حضور دارند؛ شهری که شاید تنها نقطه روشن آن‌ها همین ندیمه‌ها باشند.

تیم بازیگری سرگذشت ندیمه هم عملگرد خوبی از خود به نمایش گذاشته است اما الیزابت ماس در این سریال توانسته است مهارت خود را در عرصه بازیگری کاملا نشان دهد. یک شخصیت قوی و باورپذیر در دورانی تاریک که می‌خواهد به هر قیمتی از این دوران عبور کند. به جرئت می‌توان گفت که عملکرد ماس در این سریال جزو درخشان‌ترین کارهای حرفه‌ای اوست.

فضای حاکم بر گیلیاد شباهت زیادی به دنیای V for Vendetta دارد. در نقد فیلم V for Vendetta می‌توانید بیشتر در مورد این فیلم بخوانید.

نظرات راجع به سریال سرگذشت ندیمه

نظرات بینندگان سریال The handmaid’s tale بسیار مثبت است. در بین هزاران نفری که به نقد سریال سرگذشت ندیمه پرداخته اند به ندرت می‌توان نقد تند و تیزی به داستان سریال دید و هر آن‌چه هست به موارد جزئی اشاره دارد. برای مثال کاربری در نظرات گوگل نوشته است:

بالاخره یه اقتباس از کتاب دیدیم که درست و حسابی باشه و احساس درست رو به مخاطب منتقل کنه. با دیدنش احساس می‌کنید که در حال ورق زدن کتاب هستین اما در عین حال هم احساس تئاتری بودن بهتون دست نمیده. داستان سریال هم مثل کتابش لایه لایه است و در طول داستان گسترش پیدا می‌کنه. این سریال شاهکاره و دیدنش رو به همه توصیه می‌کنم.

نظرات راجع به سریال سرگذشت ندیمه همیشه هم اینطور نیست و گاهی اصلا به دل مخاطب نمی‌نشیند؛ برای مثال کاربر دیگری در مورد فصل اول این سریال نوشت:

قسمت های خالی فیلمنامه خیلی تو ذوق میزنه. June همیشه جون سالم به در می‌بره در حالی که تا جایی که من دیدم باید 10-12 باری کشته یا مجازات می‌شد. اون به همه جا سرک می‌کشه و جزای اعمالش رو هم نمی‌بینه. حالا اگه یه کاراکتری بود که آدم ازش خوشش میومد میشد تحملش کرد اما با این بازیگری اصلا نمیشه سریال رو دید. الیزابت ماس یه بازیگر بده که فقط به لطف نویسنده ها زنده مونده.

حقایق سریال سرگذشت ندیمه

بعد از خواندن نقد سریال سرگذشت ندیمه ممکن است حقایق زیر برای شما جالب باشد:

  1. مارگارت اتوود، نویسنده کتاب سرگذشت ندیمه، در قسمت اول سریال حضور دارد. او نقش کاراکتری را بازی کرده است که به June سیلی می‌زند.
  2. همسر بازیگر نقش فرمانده واترفورد به خاطر آزاردهنده بود این کاراکتر سریال را تماشا نکرده است.
  3. کلاه هایی که بازیگران روی سر خود قرار می‌دهند مانع از دید جانبی آن‌ها می‌شود. با پوشیدن این کلاه ها اگر به کسی مستقیم نگاه نکنید او را نخواهید دید. بازیگران بعد از پوشیدن آن‌ها بیشتر با شنیدن صداها مسیر خود را پیدا می‌کردند.
  4. فرمانده‌ی آفرد و سرنا جوی در کتاب بسیار مسن‌تر هستند. فرمانده با “مرد چروک با موهای خاکستری” و سرنا جوی با “پیرزن عصا به دست” توصیف شده اند.
  5. الیزابت ماس به عنوان تهیه کننده هم در سریال نقش دارد. او این کار را “بسیار سخت اما لذت بخش” توصیف کرده است.
  6. کاراکترهای سیاه پوست در کتاب به یک قسمت دیگر منتقل شده اند و هیچ سیاهپوستی در شهر وجود ندارد. این حقیقت در سریال حذف شده است.
  7. نام اصلی قهرمان داستان هیچوقت در کتاب برملا نمی‌شود. نویسنده کتاب هم هیچوقت هیچ نامی به او اختصاص نداده است. نام June در سریال برای او انتخاب شده است.
  8. الیزابت ماس تنها کاراکتر سریال است که در تمام قسمت ها حضور دارد.
  9. اتاقی که June در آن فرزندش را به دنیا آورد در فیلم Room هم استفاده شده است.
  10. آفرد در کتاب هیچ کمکی به فرار مویرا نکرده است و فقط از دیگران در این باره چیزهایی شنیده است.

تحریریه نقد فارسی. عناوینی که با این اکانت انتشار می‌یابد، کاری جمعی از هنر همکاران ما در مجموعه نقد فارسی است.